زندگی نامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام (بخش اول)
زندگی نامه امام علی (علیه السلام)
نام: علی
لقب: امیرالمؤمنین
کنیه: ابوالحسن
پدر: ابوطالب فرزند عبدالمطلب
مادر: فاطمه بنت اسد
همسران: حضرت زهرا (علیها السلام)، امامه، ام البنین، اسماء بنت عمیس و…
فرزندان: امام حسن (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام)، محسن، زینب کبری، زینب صغری (ام کلثوم)، محمد، عباس، عثمان، جعفر، عبدالله و …
زمان تولد: روز جمعه، ۱۳ رجب، سال سی ام عام الفیل (ده سال پیش از بعثت)
محل تولد: شهر مکه، مسجد الحرام، خانه خدا (کعبه)
دوران خلافت ظاهری: چهار سال و چند ماه
مدت عمر: ۶۳ سال
شهادت: ۲۱ ماه رمضان سال چهلم هجری
قاتل: ابن ملجم مرادی
مرقد مطهر: شهر نجف اشرف در کشور عراق[۱]
ولادت امام علی (علیه السّلام)
مشهور آن است که امام علی (علیه السّلام) در روز جمعه، سیزدهم ماه رجب، سال سى ام عام الفیل در مکه و در خانه خدا (کعبه)، به دنیا آمد. [۲]
در مورد نحوه ولادت حضرت علی (علیه السّلام) روایات متعددی با سندهای بسیار، وجود دارد و احادیث در این زمینه متواتر است، به طوری که صدها تن از مورخان، محدثان و سیره نویسان، آن را نقل کرده ا ند. در این میان مشهور آن است که: «روزى عبّاس بن عبد المطّلب، یزید بن قعنب، گروهى از بنى هاشم و جماعتى از قبیله بنى عبدالعزّى در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمؤمنین علیه السّلام) وارد مسجد شد، در حالی که به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، نُه ماه آبستن بود و زمان وضع حملش فرا رسیده بود. پس در برابر خانه کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت: پروردگارا! من به تو و به هر پیامبر و رسولى که فرستاده اى و به هر کتابى که نازل نموده اى، ایمان آورده ام و گفته هاى جدّم ابراهیم خلیل را که خانه کعبه را بنا کرده است، تصدیق نموده ام. از تو تقاضا مى کنم به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى گوید و با سخن گفتن خود، مونس من شده است و یقین دارم که او یکى از آیات جلال و عظمت تو است، این ولادت را بر من آسان کنى.
عبّاس و یزید بن قعنب گفتند که: چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم که دیوار عقب خانه خدا شکافته شد، فاطمه از آن شکاف داخل خانه شد و از دیده هاى ما پنهان شد، پس شکاف دیوار به اذن خدا به هم پیوست و ما چون خواستیم در خانه را بگشاییم، هرچه سعى کردیم، گشوده نشد، دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده است. فاطمه سه روز در داخل کعبه ماند، تا حدّی که اهل مکه در کوچه ها و بازارها این قصّه را نقل مى کردند و زن ها در خانه ها این حکایت را یاد کرده و تعجّب مى نمودند.
روز چهارم که فرا رسید، همان قسمت از دیوار کعبه که شکافته شده بود، دیگرباره شکافته شد، فاطمه بنت اسد بیرون آمد در حالی که فرزند خود، علىّ بن ابى طالب (علیه السلام) را در دست داشت، گفت: اى مردم! به درستى که حقّ تعالى مرا از میان خلق خود برگزید و بر زنان برگزیده ا ی که پیش از من بوده اند، فضیلت داد؛ زیرا خداوند، آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) را برگزید و او پروردگار را پنهانی و در موضعى (خانه فرعون) که عبادت در آن جا سزاوار نبود، مگر در حال ضرورت، عبادت کرد، و مریم دختر عمران را برگزید و ولادت حضرت عیسى (علیه السلام) را بر او آسان گردانید و در بیابان، درخت خشک را جنبانید و رطب تازه از براى او از آن درخت فرو ریخت. حقّ تعالى مرا بر آن دو و همچنین بر جمیع زنان عالمیان که پیش از من گذشته اند، برترى داد؛ زیرا که من فرزندى آورده ام در میان خانه برگزیده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوه ها و طعام هاى بهشت تناول کردم و چون خواستم که بیرون آیم در هنگامى که فرزند برگزیده من بر روى دست من بود، هاتفى از غیب مرا ندا کرد که: «اى فاطمه نوزادت را «على» نام بگذار؛ زیرا او بلند مرتبه است، خداوند على اعلى مى فرماید: من نام او را از نام خود اقتباس نموده و به ادب و اخلاق خود او را پرورش داده و او را بر اسرار علم خود توانا ساختم. او است که در خانه ام بت ها را شکسته و در بام خانه ام اذان می گوید و مرا به پاکى و بزرگوارى یاد نماید. خوشا به حال کسى که او را دوست بدارد و واى بر آن کس که او را دشمن داشته و بر او کینه ورزد و فرمانش نبرد».[۳]
ولادت در کعبه، منحصر به امام علی (علیه السلام)
مشهور و معروف است که امام على (علیه السلام) در درون خانه کعبه به دنیا آمد و خداوند متعال این فضیلت را به آن حضرت اختصاص داده، به نحوی که نه پیش از او و نه پس از او، کسى در داخل کعبه به دنیا نیامده است. این نحوه ولادت در حقیقت از کرامات امیرالمؤمنین (علیه السلام) محسوب شده و از جایگاه ویژۀ آن حضرت در نزد خداوند سبحان و در عالم هستی و در بین اهل بیت (علیهم السلام) خبر می دهد.
بزرگانی از اهل سنت و شیعه به جریان ولادت امام علی (علیه السّلام) در داخل کعبه اشاره نمودند که به برخی از آن اشاره می کنیم.
۱٫ عالم مشهور اهل سنت، حاکم نیشابورى[۴] در این باره ادعای تواتر نموده است:
«اخبار متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (کرّم اللّه وجهه) را در درون خانه کعبه به دنیا آورد».[۵]
۲٫ حافظ کنجی از علمای اهل سنت (م ۶۵۸ ق) می گوید: «امیر مؤمنان (علیه السلام) شب جمعه سیزده رجب، سال سی ام بعد از واقعه عام الفیل در داخل خانه خدا به دنیا آمد. کسی پیش از آن حضرت و بعد از آن، در داخل کعبه به دنیا نیامده است و این، از فضایل اختصاصی آن حضرت است که خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا کرده است».[۶]
۳٫ ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ ق) در الفصول المهمه نیز قریب به همین عبارات را آورده است. [۷]
۴٫ شهاب الدین آلوسی صاحب تفسیر کبیر در شرح سخن عبدالبافی افندی عمری بعد از شعر مؤلّف کتاب که گفته است: «أنت العلی الذی فوق العلى رفعا * ببطن مکه عند البیت إذ وضعا»، می گوید: «این که حضرت امیر (کرم الله وجهه) در خانه خدا به دنیا آمده، شهرت جهانی دارد و در کتب فریقین سنی و شیعی ذکر شده … و درباره کسی نشنیدیم که او هم در کعبه به دنیا آمده باشد، آن چنان که درباره حضرت (کرم الله وجهه) ذکر شده، و چه افتخاری برای امام أئمّه است که در جایی که قبله مؤمنان است به دنیا آمده باشد؟ پاک و منزه است خداوندی که أشیاء را در مکان مناسبش می گذارد».[۸]
۵٫ شیخ مفید در این رابطه می گوید: «غیر از امام علی (علیه السلام)، هیچ مولودی چه پیش از او و چه پس از او در خانه خدا (کعبه) زاییده نشده است و این به جهت اکرام و تجلیل از عظمت مقام آن حضرت از جانب خداوند متعال بوده است».[۹]
رقیب تراشی:
عده ای برای این که از منزلت ولادت امام علی (علیه السلام) در خانۀ کعبه کاسته و در این فضیلت براى ایشان رقیب تراشى کنند، با نادیده گرفتن تصریح مورّخان و راویان حدیث، ضمن ثبت این فضیلت براى دیگرى، در اختصاص آن به امام على (علیه السلام) تشکیک کرده و گفته اند: این از مختصّات و ویژگی های علی (علیه السلام) نبوده است، بلکه دیگران؛ مثل حکیم بن حزام بن خویلد[۱۰] نیز در این امر با ایشان شریک هستند. به عنوان نمونه، گفته شده: «حکیم بن حزام در درون خانه کعبه به دنیا آمد».[۱۱]
«حکیم بن حزام در درون خانه کعبه به دنیا آمد. این فضیلت را براى غیر او سراغ نداریم! آن چه درباره على روایت شده که در درون کعبه به دنیا آمد، ضعیف است».[۱۲]
ابن ابى الحدید مى گوید: «بسیارى از علماى شیعه بر این باورند که على در کعبه متولد شد، امّا محدّثان [از اهل سنت] این نظر را قبول ندارند و بر این باورند که حکیم بن حزام در کعبه به دنیا آمد».[۱۳]
«دیار بکرى» کوشیده است با این احتمال که هر دو در کعبه متولد شده باشند، بین دو گروه صلح برقرار کند!.[۱۴]
در پاسخ به این اشکال باید گفت:
۱٫ با توجّه به آن چه که از تصریح مورّخان و محدّثان ذکر شد، چگونه چنین ادعایی قابل پذیرش است؟ شمار انبوهى از دانشمندان و راویان بر این نکته تأکید کرده اند که ولادت در کعبه اختصاص به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دارد، شاعران[۱۵] درباره آن شعر سروده اند و این مطلب نه تنها در کتاب هاى شیعه بلکه در کتاب های اهل سنّت نیز آمده است. مگر نه این است که حاکم نیشابورى به تواتر این خبر، تصریح کرده است؟ وی در باب مناقب “حکیم بن حزام» درباره روایت “مصعب بن عبدالله” که گفت: «همانا مادر حکیم بود که دیوار کعبه برای او شکافته شد و حکیم در آن متولد شد و نه قبل و نه بعد از او کسی در کعبه متولد نشد»، میگوید: «مصعب دچار توهّم شده، به تحقیق اخبار متواتر زیادی وجود دارد که ثابت میکند که همانا فاطمه بنت اسد، امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را در کعبه به دنیا آورد».[۱۶]
۲٫ علاوه بر این اصولا سند مربوط به تولّد حکیم بن حزام در کعبه مورد تردید است، تا چه رسد که متواتر باشد؟[۱۷]
۳٫ شاید ثبت این فضیلت براى حکیم بن حزام بدین خاطر بود که زبیریان به او علاقه مند بودند؛ زیرا او پسر عموى زبیر است. [۱۸] حکیم بن حزام بن خویلد بن اسد بن عبد العزّى، چنان که نسب زبیریان هم به اسد بن عبد العزّى مى رسد. هر چند فضایلی برای حکیم ذکر می کنند،[۱۹] ولی او در سال فتح مکّه ایمان آورد[۲۰] و بر این تأخیر خود تأسف می خورد.[۲۱] او از کسانى است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با پرداخت غنایم حنین، دل او را به دست آورد.[۲۲] او در عهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محتکر طعام بود.[۲۳] مطابق نقل مامقانى از طبرى، حکیم شدیدا طرفدار عثمان بود و از على (علیه السلام) فاصله گرفت و در هیچ یک از جنگ ها با او شرکت نکرد.[۲۴]
بنابراین طبیعى است که مصعب بن عبد اللّه، و زبیر بن بکّار (از راویان این حدیث) که بى تردید از هواداران زبیر بودند، بر خلاف اخبار متواتر و تصریح مورّخان و محدّثان بر ولادت على (علیه السلام) در درون کعبه و این که احدى قبل و بعد از او در آنجا متولد نشده؛ روایت کنند که جز حکیم بن حزام احدى در درون کعبه به دنیا نیامده است! [۲۵]
۴٫ بدیهی است این قضیه – بر فرض که درست باشد – به هیچ وجه از کرامت شمرده نمی شود؛ زیرا با توجه به منابعی که از کیفیت تولد حضرت علی (علیه السلام) به ما خبر می دهند، فرق بین این حادثه و ولادت حضرت در کعبه واضح است. ولادت این شخص بر فرض صحت، به نحو عادی و از درِ اصلی کعبه و ولادت حضرت علی (علیه السلام) به نحو اعجاز و از طریق شکافته شدن دیوار کعبه و عدم توانایی ورود دیگران به آن، در مدت مهمانی سه روزه و… صورت گرفته است.[۲۶]
«علامه امینی» درباره ولادت امام علی (علیه السلام) در کعبه میگوید: «این حقیقتی آشکار است که شیعه و سنی در اثبات آن متفق هستند و احادیث آن متواتر و کتاب ها از آن لبریز است، پس ما از داد و فریاد یاوه سرایان و سخن گویان بى هدف، بعد از تصریح جمع زیادى از بزرگان شیعه و سنّى بر تواتر اتفاق این حادثه تاریخى، باکى نداریم».[۲۷] وی سپس نام تعداد زیادی از علمای اهل سنت و شیعه را که به این مطلب تصریح کرده اند ذکر می کند.[۲۸]
راویان متعدد در داستان تولد امام علی (علیه السلام)
یکی از راویان ماجرای تولد حضرت علی (علیه السلام) در کعبه، شخصی به نام «یزید بن قعنب» است که گفته می شود مشرک بوده و روایتش معتبر نیست، و احتمال می رود این حدیث را جعل نموده باشد.
ولی واقع آن است که: اولاً این خبر در منابع اهل سنت و شیعه، از طریق راویان مختلف؛ مانند عباس بن عبد المطلب، نقل شده است و منحصر در فردی به نام یزید نیست.[۲۹]
ثانیاً یزید بن قعنب نیز حتی با فرض پذیرش مشرک بودنش، انگیزه ای برای جعل این خبر نداشته؛ زیرا اثبات این کرامت برای علی (علیه السلام) تأییدی است برای اسلام که مشرکان از هر طریقی در صدد ضربه زدن به آن بوده اند.[۳۰]
ثالثاً ضعف یکی از راویان در یکی از اسناد، سبب ضعیف شدن این مطلب نمی شود؛ زیرا این مطلب بحثی تاریخی است و به اجماع علمای اهل سنت در بحث های تاریخی احتیاج به اثبات صحت سند نیست، چه رسد به اینجا که مطلب، مورد اتفاق دو گروه شیعه و سنی است.[۳۱]
آگاهی ابوطالب از ولادت امام علی (علیه السلام)
دلایل و شواهدی وجود دارد که حضرت ابوطالب (علیه السلام)، پدر امیرالمؤمنین (علیه السلام)، از سال ها پیش، از جریان ولادت فرزند عزیزش با خبر بوده و بشارت آن را به همسرش داده است، از جمله: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «فاطمه بنت اسد نزد ابوطالب (علیه السلام) آمد تا مژده ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به او بدهد، ابو طالب (علیه السّلام) گفت: به اندازه یک «سَبت» صبر کن، من تو را به مانند او جز مقام نبوت مژده مى دهم، بعد فرمود: سَبت، سى سال است و میان ولادت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ولادت امیر المؤمنین (علیه السّلام) سى سال فاصله بود».[۳۲]
در روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: در هنگام ولادت حضرت رسول (صلّى اللّه علیه و آله) فاطمه بنت اسد نزد آمنه حاضر بود، پس یکى از ایشان به دیگرى گفت: آیا مى بینى آن چه من مى بینم؟ دیگرى گفت: چه مى بینى؟ گفت: این نور درخشنده که بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است؟، پس در این سخن بودند که ابو طالب (علیه السلام) وارد شد و به ایشان گفت: از چه چیز تعجّب نموده اید؟ فاطمه خبر آن نور را ذکر کرد، ابو طالب (علیه السلام) به او فرمود: مى خواهى به تو بشارتى بدهم؟ گفت: آری. ابو طالب (علیه السّلام) گفت: از تو فرزندى به هم خواهد رسید که وصىّ این فرزند خواهد بود.[۳۳]
از این روایات، استفاده می شود که حضرت ابوطالب (علیه السلام) از ولادت فرزند دلبندش با خبر بوده و به همین جهت از نحوه ولادت آن حضرت و غیبت سه روزه همسر خود نگرانی نداشته است. اگر در بعضی از نقل های تاریخی، آمده است که ایشان نگرانی و غم و اندوهی داشته، از دردی بوده که بر فاطمه بنت اسد، هنگام نزدیک شدن وضع حمل، عارض شده، و این نگرانی ها از سوی مردان نسبت به زنان خود، امری عادی است، که البته با راهنمایی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برطرف شده است.[۳۴] [۳۵]
ولادت حضرت علی (علیه السلام) و شکاف کعبه
راویان و مورخان شیعه و اهل سنت معتقدند که معجزه شکاف دیوار کعبه هنگام ورود فاطمه بنت اسد؛ مادر امیرالمؤمنین (علیه السلام)، به خانه خدا، یقینی است و تولد حضرت علی (علیه السلام) در داخل کعبه انجام گرفته است، ولی با توجه به تخریب و تجدید بنای کعبه[۳۶] در سال های بعد از ولادت و زندگی حضرت علی (علیه السلام)، به طور طبیعی باید آثار شکاف به وجود آمده از بین رفته باشد، ولی این اهمیتی ندارد؛ زیرا آن چه که مهم است، اصل اعجاز شکاف دیوار کعبه است که به طور حتم به وقوع پیوسته و منابع معتبر شیعه و اهل سنت آن را به وفور بیان کرده اند.[۳۷] این حقیقتی است که کسی نمی تواند منکر آن شود و آن چه که شیعه به آن می بالد این است که این معجزه از آنِ کسی است که او یگانه مولود کعبه است و شیعه مفتخر به پیروی از او است.[۳۸]
قرآن خواندن امام علی (علیه السلام) در آغوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از ولادت
در بعضی از روایات نقل شده: «وقتی ابو طالب (علیه السلام) فرزند بزرگوار خود را (بعد از تولد) دید، شاد شد و حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) بر او سلام کرد و گفت: السّلام علیک یا أبه و رحمه اللّه و برکاته؛ سلام بر تو ای پدرم و رحمت و برکات الهی بر تو باد. وقتی او را به خانه آوردند، حضرت رسول (صلّى اللّه علیه و آله) وارد شد و حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) را گرفت و در دامن گذاشت، چون نگاه حضرت امیر (علیه السلام) بر جمال بى مثال رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) افتاد، شاد شد و خندان گردید و گفت: السّلام علیک یا رسول اللّه و رحمه اللّه و برکاته؛ سلام بر تو ای رسول خدا و رحمت و برکات الهی بر تو باد. پس به قدرت حق تعالى شروع کرد به تلاوت سوره مؤمنون: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ».[۳۹] چون این آیه را خواند، رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: به تحقیق که آنان (مؤمنان) به وسیله تو به فلاح و رستگارى دست یافتند. آن گاه امیر المؤمنین (علیه السّلام) ادامه آیات را خواند تا «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ».[۴۰] سپس حضرت رسول (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: به خدا سوگند تو امیر آنها هستی، از طعام علمت به آنها خواهی داد و آنها استفاده می کنند و تویى راهنماى ایشان، و به تو هدایت مى یابند».[۴۱]
در این روایت نکاتی وجود دارد که قابل توجه است:
۱٫ سلام کردن امیرالمؤمنین (علیه السلام) به پدر بزرگوارش و به رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) و تلاوتی از آیات قرآن کریم در چنین حالتی، امری بعید و دور از ذهن نیست؛ زیرا همان طور که اصل تولد آن حضرت در کعبه به اذن خداوند متعال و به نحو اعجاز و کرامت صورت گرفته، تکلم آن حضرت و تلاوتی از آیات الهی نیز به اذن پروردگار و به نحو خارق العاده انجام شده است.
علاوه بر این که این واقعه تازگی نداشت؛ زیرا قبل از آن حضرت، برای حضرت عیسی (علیه السلام) نیز اتفاق افتاده و ایشان بعد از ولادت، این آیات را تلاوت نمود: «من بندۀ خدایم، او کتاب (آسمانى) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است».[۴۲]
۲٫ تلاوت آیاتی از سوره مؤمنون از زبان مبارک امیرالمؤمنین (علیه السلام)، با این که هنوز قرآن کریم نازل نشده و تا نزول آن سال ها فاصله وجود دارد، نشان دهنده این است که امام علی (علیه السلام) از حقیقت قرآن کریم آگاه بوده است. قرآن کریم دارای مراتبی است که مرتبۀ اوّل و عالی آن در عالم نور بر انوار مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) افاضه شده بود، همان طور که آیۀ شریفۀ: «به یقین این قرآن از سوى حکیم و دانایى بر تو القا مى شود»،[۴۳] بر این معنا اشاره دارد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حقیقت قرآن را بدون واسطۀ فرشته وحی از خداوند حکیم، در عالم ملکوت دریافت نموده، سپس بر انوار مقدسه ائمه اطهار (علیهم السلام) نازل شده است.[۴۴]
حتی در برخی از روایات، به مرتبه ای از نزول قرآن، یعنی «الحقایق للأنبیاء» اشاره شده است که امری ورای الفاظ ظاهری آن بوده و چیزی نیست که منحصر به بعد از ظهور اسلام باشد، بلکه قرآن حقیقت کلام تمام انبیاء است و هریک از آنان به مرتبه ای خاص از همین حقیقت متصل بوده اند،[۴۵] هر چند حقیقت متعالی و کامل آن بر قلب پیامبر نازل شده است. به همین جهت حضرت عیسی (علیه السلام) بعد از ولادت، آیاتی از کلام الهی را تلاوت فرمود،[۴۶] در حالی که آن موقع کتابی در دست نداشت و هنوز به مقام رسالت مبعوث نشده بود.
انبیاء و اولیای الهی دارای حقیقتی نوری غیر از بدن مادی و جسم ظاهری خود در دنیا هستند و قبل از این که به این دنیا قدم بگذارند، در عالم ملکوت بر نور آنان حقیقت کتب الهی نازل می شود. حقیقت نوری قرآن نیز بر باطن امام علی (علیه السلام) افاضه شده بود؛ برای همین، امام علی (علیه السلام) بعد از ولادت، در آغوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) آیاتی از قرآن را تلاوت فرمود و این امر برای آن حضرت شگفتی نداشته؛ زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) عین علم به قرآن کریم، و عالم به تمام حقایق قرآن و عالم هستی بودند.[۴۷]
---------------------------------
پی نوشت:
[۱]. ر.ک: مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ۱، ص ۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدى، ج ۱، ص ۳۰۶؛ قمى، شیخ عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج ۱، ص ۳۴۷ و ۴۱۱٫
[۲]. مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ۱، ص ۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدى، ج ۱، ص ۳۰۶؛ قمى، شیخ عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج ۱، ص ۳۴۷٫
[۳]. ر.ک: صدوق، محمد بن على، معانی الأخبار، محقق: غفارى، على اکبر، ص ۶۲ ؛ طبرى، عماد الدین، بشاره المصطفى لشیعه المرتضى، ص ۷ و ۸؛ اربلى، على بن عیسى ، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج ۱، ص ۷۹ و ۸۰؛ قاضى، نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۵، ص ۵۶ و ۵۷٫
[۴]. “الحافظ ابوعبدالله” ملقب به «حاکم نیشابوری»، متوفی ۴۰۵ قمری، صاحب کتاب «المستدرک علی الصحیحین» میباشد. ذهبی درباره او می گوید: او پیشوای محدثان است (تذکره الحفاظ ذهبی، ج ۳، ص ۱۰۹۳). ابوالفداء که از شخصیت های رجال شناس اهل سنت است، درباره حاکم نیشابوری می گوید: امام اهل الحدیث فی عصره؛ حاکم نیشابوری، پیشوای اهل حدیث در عصر خویش بوده است (المختصر فی احوال البشر، حوادث ۴۰۵).
[۵]. حاکم نیشابوری، الحافظ ابو عبدالله، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق: نرم افزار المکتبه الشامله، ج ۱۴، ص ۹۰، ح ۶۰۸۴٫
[۶]. کنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایه الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب ، ص ۴۰۷٫ «ولد امیرالمومنین علی بن أبی طالب بمکه فی بیت الله الحرام لیله الجمعه لثلث عشره لیله خلت من رجب سنه ثلثین من عام الفیل و لم یولد قبله و لا بعده مولود فی بیت الله الحرام سواه إکراما له بذلک و إجلالا لمحله فی التعظیم».
[۷]. ابن صباغ مالکی، على بن محمد، الفصول المهمه فی معرفه الأئمه علیهم السلام، ج ۱، ص ۱۷۱ و ۱۷۲، «ولد علی (علیه السلام) بمکه المشرفه بداخل البیت الحرام فی یوم الجمعه الثالث عشر من شهر الله الأصم رجب الفرد سنه ثلاثین من عام الفیل قبل الهجره بثلاث و عشرین سنه، و قیل بخمس وعشرین ، و قبل المبعث باثنی عشره سنه، و قیل بعشر سنین و لم یولد فی البیت الحرام قبله أحد سواه، و هی فضیله خصه الله تعالى بها إجلالا له و إعلاء لمرتبته و إظهارا لتکرمته».
[۸]. امین عاملى، سید محسن، أعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۲۴، به نقل از آلوسی، شرح الخریده الغیبیه فی شرح القصیده العینیه، ص ۱۵، «و کون الأمیر (کرم الله وجهه) ولد فی البیت أمر مشهور فی الدنیا و ذکر فی کتب الفریقین السنه و الشیعه …. و لم یشتهر وضع غیره (کرم الله وجهه) کما اشتهر وضعه بل لم تتفق الکلمه علیه، و ما أحرى بإمام الأئمه أن یکون وضعه فیما هو قبله للمؤمنین؟ و سبحان من یضع الأشیاء فی مواضعها و هو أحکم لحاکمین».
[۹]. مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ۱، ص ۵٫
[۱۰]. برادر زاده حضرت خدیجه (علیها السلام) و از اشراف قریش.
[۱۱]. ر.ک: ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، محقق: البجاوى، على محمد، ج ۱، ص ۳۶۲؛ ابن اثیر جزرى، أسد الغابه فى معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۵۲۲؛ العسقلانى، ابن حجر، الإصابه فى تمییز الصحابه، محقق: عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج ۲، ص ۹۸٫
[۱۲]. حلبى شافعى، ابوالفرج، السیره الحلبیه، ج ۱، ص ۲۰۲ .
[۱۳]. ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۴، «و اختلف فی مولد علی (علیه السلام) أین کان فکثیر من الشیعه یزعمون أنه ولد فی الکعبه و المحدثون لا یعترفون بذلک و یزعمون أن المولود فی الکعبه حکیم بن حزام بن خویلد بن أسد بن عبد العزى بن قصی».
[۱۴]. دیار البکری، حسین، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج ۱، ص ۲۷۹٫
[۱۵]. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، ج ۶، ص ۴۴ – ۵۸، علامه امینی نام ۴۰ شاعر را که در این باره شعر سروده اند، ذکر می کند.
[۱۶]. المستدرک علی الصحیحین، ج ۱۴، ص ۹۰، ح ۶۰۸۴٫
[۱۷]. شوشتری، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۳۳، ص ۲۳۱، صاحب احقاق الحق می گوید: ابن علی (از اهل سنت) این روایت را به خاطر روح بن صلاح ضعیف دانسته؛ به همین جهت ما آن را نقل نکردیم، «و کذا حکیم بن حزام ولدته امه فی الکعبه، قلت و قد أخرج لها أبو نعیم الحافظ حدیثا طویلا فی فضلها إلّا انهم قالوا فی إسناده روح بن صلاح، ضعفه ابن علی فلذلک لم نذکره».
[۱۸]. عزالدین بن اثیر، أسد الغابه فى معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۵۲۲٫
[۱۹]. ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، ص ۲۷۱٫
[۲۰]. تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج ۲، ص ۹۵٫
[۲۱]. المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، ص ۲۶۹ و ۲۷۰٫
[۲۲]. الإصابه فى تمییز الصحابه، ج ۱، ص ۳۴۹؛ الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج ۱، ص ۳۲۰٫
[۲۳]. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، محقق: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، ج ۱۷، ابواب آداب التجاره، باب ۲۸، ص ۴۲۸، ح ۲۲۹۱۵٫
[۲۴]. مرتضى العاملى، جعفر، الصحیح من السیره النبی الأعظم، ج ۲، ص ۱۶۲٫
[۲۵]. الصحیح من السیره النبی الأعظم، ج ۲، ص ۱۵۹ – ۱۶۲؛ سپهرى، محمد، سیرت جاودانه (ترجمه الصحیح من السیره النبی الأعظم)، ج ۱، ص ۲۳۵٫
[۲۶]. ر.ک: چرا امام علی (علیه السلام) به ولادت در کعبه اختصاص یافت؟ سؤال ۵۴۳۵ (سایت اسلام کوئست ۸۷۲۰).
[۲۷]. الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، ج ۶، ص ۳۵ .
[۲۸]. همان، ص ۳۵ – ۴۴٫
.[۲۹] به عنوان نمونه ر.ک: ابن المغازلی ، على بن محمد، مناقب الإمام على بن أبى طالب علیهما السلام، ص ۵۸ و ۵۹؛ مسعودی، أبو الحسن، مروج الذهب و معادن الجوهر، محقق: داغر، اسعد، ج ۲، ص ۳۴۹، «و کان مولده فی الکعبه»؛ صدوق، محمد بن على، معانی الأخبار، محقق: غفارى، على اکبر، ص ۶۲ ؛ طبرى، عماد الدین بشاره المصطفى لشیعه المرتضى، ص ۷ و ۸؛ اربلى، على بن عیسى ، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج ۱، ص ۷۹ و ۸۰؛ شوشتری، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۵، ص ۵۶ و ۵۷٫
[۳۰]. ر.ک: تولد امام علی (علیه السلام) در کعبه سؤال ۲۲۶۸۸، (سایت اسلام کوئست: ۲۱۷۸۶).
[۳۱]. ر.ک: علی (علیه السلام) مولود کعبه از نظر اهل سنت، سایت شمیم شیعه.
[۳۲]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۴۵۲ و ۴۵۳٫
[۳۳]. همان، ج ۸، ص ۳۰۲٫
[۳۴]. ابن المغازلی ، على بن محمد، مناقب الإمام على بن أبى طالب علیهما السلام، ص ۵۸ و ۵۹٫
[۳۵]. تولد امام علی در کعبه سؤال ۲۲۶۸۸، (سایت اسلام کوئست: ۲۱۷۸۶).
.[۳۶]تاریخ و منابع اسلامى به ما مى گوید که خانه کعبه به دست آدم (علیه السلام) ساخته شد و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به وسیله ابراهیم خلیل (علیه السلام) تجدید بنا شد، و بعد از او قومى از عرب جُرهُم (عرب جرهم از فرزندان قحطانَ بنِ عائرِ بنِ شالخِ بنِ ارفخنس بنِ سامِ بنِ نوحٍ (علیه السلام) می باشند که از یمن به مکه آمدند و در آن جا دچار الحاد شدند و خدا آنان را هلاک نمود. ر.ک: زبیدی، محمد مرتضى ، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق: شیرى، على، ج ۱۶، ص ۱۰۷ و ۱۰۸)، آن را بنا کردند، و باز روزگار آن را ویران کرد، عمالقه (قومی از عاد، از فرزندان عِمْلِیقِ ابن لَاوَذَ بن إرَمَ بن سام بن نوح (علیه السلام) که در سرزمین ها پراکنده شده و اکثر آنها منقرض شدند. ر.ک: همان، ج ۱۳، ص ۳۵۷) براى بار سوم آن را تجدید بنا کردند، و براى نوبت چهارم، قریش آن را تجدید بنا نمودند و بعد از آن که عبد الملک مروان متولى امر خلافت شد، حجاج بن یوسف خانه اى را که عبد اللَّه بن زبیر ساخته بود خراب نموده به شکل قبلى اش برگرداند. وضع کعبه بدین منوال باقى بود، تا آن که سلطان سلیمان عثمانى در سال نهصد و شصت، روى کار آمد، سقف کعبه را تغییر داد و چون در سال هزار و صد و بیست و یک هجرى احمد عثمانى متولى امر خلافت گردید، مرمت هایى در کعبه انجام داد، و بعد سیل عظیم سال هزار و سى و نه، بعضى از دیوارهاى سمت شمال و شرق و غرب آن را خراب کرده بود، سلطان مراد چهارم، یکى از پادشاهان آل عثمان دستور داد آن را ترمیم کردند و کعبه دیگر تا امروز دستکارى نشده است. ر.ک: بحرانی، سید هاشم، تفسیر البرهان، ج ۱، ص ۶۶۱، ح ۳۶؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۵۵۵٫
.[۳۷] ر.ک: حاکم نیشابوری، الحافظ ابو عبدالله، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق: نرم افزار المکتبه الشامله، ج ۱۴، ص ۹۰، ح ۶۰۸۴؛ کنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایه الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب ، ص۴۰۷؛ ابن صباغ مالکی، على بن محمد، الفصول المهمه فی معرفه الأئمه علیهم السلام، ج ۱، ص ۱۷۱ و ۱۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ۱، ص ۵؛ صدوق، محمد بن على، معانی الأخبار، محقق: غفارى، على اکبر، ص ۶۲ ؛ طبرى، عماد الدین، بشاره المصطفى لشیعه المرتضى، ص ۷ و ۸؛ اربلى، على بن عیسى ، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج ۱، ص ۷۹ و ۸۰؛ شوشتری، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۵، ص ۵۶ و ۵۷٫
.[۳۸]ر.ک: روز ولادت حضرت علی (علیه السلام) و شکاف کعبه، سؤال ۵۸۴۱ (سایت اسلام کوئست: ۶۴۰۰ ).
[۳۹]. مؤمنون، ۱ و ۲٫
[۴۰]. همان، ۳ – ۱۱٫
[۴۱]. طوسى، محمد بن حسن ، الأمالی، ص ۷۰۸٫
[۴۲]. مریم، ۳۰٫
[۴۳]. نمل، ۶، «وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ عَلیم».
[۴۴]. ر.ک: طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۰۷ و ۳۵۴ و ج ۱۰، ص ۲۸۵ و ۲۸۶٫
.[۴۵] ر.ک: نمایه های «مراتب و حقایق قرآن، سؤال ۱۰۶۸۸ (سایت: ۱۲۳۶۰)؛ «مراتب نزول قرآن و جایگاه الفاظ در وحی الهی»، سؤال ۳۲۳۴ (سایت: ۴۰۷۶)؛ «نزول قرآن»، سؤال ۱۴۰ (سایت: ۱۰۱۷).
[۴۶]. مریم، ۳۰٫
[۴۷]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: «قرآن خواندن امام علی (علیه السلام) در آغوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از ولادت»،سؤال ۱۴۷۰۶ (سایت: ۱۴۴۲۰)؛ امتیازات پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر امامان، سؤال ۱۳۸۴ (سایت: ۴۲۱۳)؛ «مقام امامان شیعه نسبت به پیامبران»، سؤال ۵۲۲۷ (سایت: ۶۰۶۷)؛ «وجه الله بودن امام علی (علیه السلام)»، سؤال ۸۶۸۰ (سایت: ۹۸۵۰).
نظرات شما عزیزان: